مرسانا (هدیه خداوند )
من یه فرشته کوچولو هستم که اسمم مرسانا به معنی هدیه خداوند . مامان من مامانی سمیرا که 64/1/6 و بابای من بابایی سعید 61/1/17 تو ساری به دنیا اومدن . و حالامن مرسانا جونم که در تاریخ94/3/23 صبح روز شنبه ساعت 11 صبح در بیمارستان امیر مازندرانی ساری به دست دکتر رویا بیات چشم خوشگلم و به این دنیا گشودم . ( البته دکتر اصلی من از وقتی که فندق بودم تا روزی که به دنیا بیام دکتر سپیده پیوندی بود ولی روز تولدم این خانم دکتر در ایران نبودن و به سفارش خودشون منو به دست دکتر بیات سپردن .) خلاصه ؛ داشتم میگفتم : چشم خوگشلم و ببه روی این دنیای زیبا بازکردم و صدای گریم تو سکوت بیمارستان پیچیدو به قول مامان سمیرا گرمای نفسم زندگیشونو آروم کرد
اینو هم بگم که ::::: وزن تولدم 3/820 - قدم 50 - دور سرم 35 بود .حالا من شدم فینگیلی تازه به دنیا اومده که اینم عکس لحظه تولدمه .