مرساناجونمرساناجون، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

خاطرات پرنسس مرسانا از روز تولد تا ..........

گوشواره های کوچولوی مرسانا جون

1394/10/22 2:53
نویسنده : مامانی سمیرا
136 بازدید
اشتراک گذاری

94/8/16 عشق خوشگل من . در آستانه پنج ماهگی . تصمیم گرفتی یه جفت گوشواره خوشگل گوشت بندازیم . دوست داشتم بیست و سوم باشه که دقیقا ماهروز تولدت باشه ولی چون به خاطر سرما خوردگیت برده بودمت پیش دکتر مقصود لو و دکتر گفت سرماخوردگیت مهم نیست بهش گفتم اگه اشکالی نداره و برای دخترم ضرر نداره گوشهات و سوراخ کنه و  .ساعت 10 و نیم شب بود که دخملم یه جفت گوش.اره طبی به رنگ نگین سفید گوشش انداخت . عزییزم   وای یادم که میفته دلم ریش میشه . عشقم گره کردی و تو بغل بابایی سعید بودی من دل نداشتم ببینم و روم  و کردم یه سمت دیگه ولی گوشیم به سنت شما بود و فیلم گرفتم . از گرفتن فیلم پشیمون شدم چون اصلا دل ندارم ببنم داری گریه میکنی هی وسوسه میشم که فیلم و پاک کنم باز پشیمون میشم و میگم شاید دوست داشته باشی که بعدا ببینی و گذاشتم به عهده خودت که اگه دوسش نداشتی پاکش کنی . دکتر گفت ده روز این گوشواره های طبی میتونه باشه و تو این ده روز هرسه ساعت گوشش و با پماد تچرب کن و بعد میتونی گوشواره بندازی . خیلی ذوق داریم من و بابا سعید عاشقتیییییییییییییییییییییییییییم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)